آزادگان بهبهان

پاک باش و خدمت گزار

آزادگان بهبهان

پاک باش و خدمت گزار

آزادگان بهبهان

اطلاع رسانی مناسبت ها و مراسم های هیات آزادگان بهبهان

۲۴ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۰ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

رمضان در اسارت(4)

 

تفاوت شرایط روزه داری در اردوگاه های عراق    

ماه رمضان در اردوگاههای اسرا در عراق تفاوت داشت

 یکی از این تفاوت ها مربوط به نحوه توزیع وعده غذایی افطار وسحربود که هر اردوگایی با توجه به شرایط خود و طبق دستور فرمانده اردوگاه عمل می کرد.

در منطقه رمادی مخصوصاً اردوگاه (اطفال) رمادی ۲(بین القفصین)

ساعت توزیع این وعده غذایی با هم بود یعنی افطار و سحر را حدوداً یک ساعت قبل از افطار و موقع داخل باش عصر می دادند، و این کار باعث مشکلات عدیده ای برای ما اسرا می شد ، چرا که هم ظرف برای نگهداری این دو وعده غذایی نداشتیم و هم گرم نگه داشتن غذا تا سحر برایمان مشکل بود و وسیله ای هم نداشتیم که

آنها را گرم کنیم چونکه وسایل گرم کننده مثل بخاری را فقط در ماه های سرد سال-زمستان- تحویل آسایشگاه می دادند

مشکل موقعی مضاعف می شد که عراقی ها بخاطر کمبود ظرف آسایشگاه ها خودشان می خواستند مدیریت کنند!!!

و همینکه مقداری هوا تاریک می شد ، اعلام می کردند که سریع آش ها را بخورید و بروید وعده سحر را بگیرید که این کار افطار کردن به شیوه اهل سنت بود و از نظر ما شیعیان هنوز وقت افطار نبود و حدوداً یک ربع تا بیست دقیقه ای مانده به اذان بود، مسئولین آسایشگاه ها به مامورین و نگهبانان عراقی پیشنهاد اضافه کردن ظروف غذا(قصعه) دادند ولی باید بررسی می شد و به مقامهای بالاتر انعکاس داده می شد ، ضمن اینکه برای آنها هزینه داشت ، و در آن مقطع منتفی شد نهایتاً آنها را متقاعد کردیم که سهمیه افطار و سحر هر آسایشگاه را درون ظروف تجمیع کنیم به این شکل که اگر آسایشگاهی ۷۰ نفر بودو هفت ظرف(قصعه) داشت سه ظرف را برای آش(افطار) سه ظرف هم برای برنج ویک ظرف هم برای خورشت درنظرگرفته شد، یک سطل پلاستیکی بزرگ هم برای چای.

آش را برای افطار می خوردیم آنهم هم با مکافات چرا که حالا هر ظرف برای حدوداً بیست و چند نفر بود و مجبور بودیم از لیوان های دسته دار رُوی استفاده کنیم حال بماند که آب لوله کشی هم توی آسایشگاه نبود که ظروف و لیوانها را بشوئیم برای نوشیدن چای و خوردن سحر، بعد از افطار وبا خالی شدن ظروف آش آنها را روی ظرفهای وعده سحر قرار می دادیم و با چند پتو آنها را می پوشاندیم تا وقت سحر مقداری گرم بماند،

نیمی از سطل چای را هم بعد از افطار می خوردیم و نیمی دیگر را هم مثل غذاها در چند پتو می پوشاندیم تا گرم بماند 

مجموعه خاطرات عبدالصاحب بخردی

 

 

  • آزاده رزمنده
  • ۰
  • ۰

 

- این ماه مبارک رمضان با آن همه برکاتی که دارد، ما نمی‏توانیم از عهده شکر یکی ‏اش برآییم، ولی باید کوشش کنیم که در این ماه مبارک رمضان که بر ما گذشت، اگر حالی پیدا شد، این حال را تا ماه رمضان دیگر نگه داریم و اگر حالی پیدا نشد، متأسف باشیم و کوشش کنیم که پیدا کنیم. این هیاهوها همه رفتنی است، تمام شدنی است، آنچه که هست آنی است که پیش خود ماست، آن باقی است و با ماست و ما باید کوشش کنیم که باطن خودمان را اصلاح کنیم.( سفرا و کارداران کشورهای اسلامی مقیم ایران و اقشار مختلف مردم؛ 29 اسفند 1367)

  • آزاده رزمنده
  • ۰
  • ۰

  به نام خداوند مردان جنگ / دلیران چون شیر و ببر و پلنگ

     به نام خداوند مردان دین / ز شک رفته مردان اهل یقین

 

                          

     

     

   شهید فضل الله ژاله دهدشت                  شهید قدرت الله محمدی

   

شهید منصور شجاعی                                شهید سجاد فرخانی

دار المومنین بهبهان بیش از 1100 شهید تقدیم اسلام و انقلاب نمود

روحشان شاد و یادشان گرامی باد

  • آزاده رزمنده
  • ۰
  • ۰

رمضان در اسارت (3)

یخچال های اسارت (حبانه)

فراموشی دلچسب روزه دار   

معمولا روزهای اول ماه مبارک آدم فراموش می کند که روزه است . اولین روز از اولین ماه رمضان در اسارت (دهه سوم خرداد ماه سال 62 در اردوگاه موصل دو قدیم معروف به موصل بزرگ) امکانات و دسترسی به خوردنی و نوشیدنی هم محدود ، داخل زمین والیبال حسابی بازی کردیم ، بسیار خسته شده بودیم و گرمای هوا باعث تشنگی مان شده بود ، نزدیکی های اذان ظهر آمدم سمت آسایشگاه (آسایشگاه 8) تا وضو بگیرم .بعداز وضو سرم را گرفتم زیر شیر آب و حسابی آب خوردم و دلی از عزا درآوردم و خیلی سرحال و مسرور وارد آسایشگاه شدم تا  نماز ظهر را بخوانم به یک باره یادم آمد که « ای دل غافل امروز اولین روز ماه مبارک رمضان است و من روزه ام » در آن زمان به احکام ماه رمضان هم آشنایی چندانی نداشتم بسیار ناراحت شدم .  با رهنمایی دوستان به سراغ  یکی از طلبه های اهل یزد، برادر شایق، رفتم و از ایشان سئوال کردم ایشان فرمودند:« چونکه یادت نبود ایرادی نداره ».  از نگرانی درآمدم و بسیار خوشحال شدم

حقیقتا فراموشی دلچسب و جذابی بود. بعد ها همواره دوست داشتم که این فراموشی ها در رمضان تکرار شود. چه از این بهتر که هم روزه باشی و هم بخاطر فراموشی آب بخوری آن هم در گرمای تابستان. اما این حالت خوش هرگز تکرار نشد..

حاج علی دهقان پیر

 

 

  • آزاده رزمنده