آزادگان بهبهان

پاک باش و خدمت گزار

آزادگان بهبهان

پاک باش و خدمت گزار

آزادگان بهبهان

اطلاع رسانی مناسبت ها و مراسم های هیات آزادگان بهبهان

  • ۰
  • ۰

رمضان در اسارت(4)

 

تفاوت شرایط روزه داری در اردوگاه های عراق    

ماه رمضان در اردوگاههای اسرا در عراق تفاوت داشت

 یکی از این تفاوت ها مربوط به نحوه توزیع وعده غذایی افطار وسحربود که هر اردوگایی با توجه به شرایط خود و طبق دستور فرمانده اردوگاه عمل می کرد.

در منطقه رمادی مخصوصاً اردوگاه (اطفال) رمادی ۲(بین القفصین)

ساعت توزیع این وعده غذایی با هم بود یعنی افطار و سحر را حدوداً یک ساعت قبل از افطار و موقع داخل باش عصر می دادند، و این کار باعث مشکلات عدیده ای برای ما اسرا می شد ، چرا که هم ظرف برای نگهداری این دو وعده غذایی نداشتیم و هم گرم نگه داشتن غذا تا سحر برایمان مشکل بود و وسیله ای هم نداشتیم که

آنها را گرم کنیم چونکه وسایل گرم کننده مثل بخاری را فقط در ماه های سرد سال-زمستان- تحویل آسایشگاه می دادند

مشکل موقعی مضاعف می شد که عراقی ها بخاطر کمبود ظرف آسایشگاه ها خودشان می خواستند مدیریت کنند!!!

و همینکه مقداری هوا تاریک می شد ، اعلام می کردند که سریع آش ها را بخورید و بروید وعده سحر را بگیرید که این کار افطار کردن به شیوه اهل سنت بود و از نظر ما شیعیان هنوز وقت افطار نبود و حدوداً یک ربع تا بیست دقیقه ای مانده به اذان بود، مسئولین آسایشگاه ها به مامورین و نگهبانان عراقی پیشنهاد اضافه کردن ظروف غذا(قصعه) دادند ولی باید بررسی می شد و به مقامهای بالاتر انعکاس داده می شد ، ضمن اینکه برای آنها هزینه داشت ، و در آن مقطع منتفی شد نهایتاً آنها را متقاعد کردیم که سهمیه افطار و سحر هر آسایشگاه را درون ظروف تجمیع کنیم به این شکل که اگر آسایشگاهی ۷۰ نفر بودو هفت ظرف(قصعه) داشت سه ظرف را برای آش(افطار) سه ظرف هم برای برنج ویک ظرف هم برای خورشت درنظرگرفته شد، یک سطل پلاستیکی بزرگ هم برای چای.

آش را برای افطار می خوردیم آنهم هم با مکافات چرا که حالا هر ظرف برای حدوداً بیست و چند نفر بود و مجبور بودیم از لیوان های دسته دار رُوی استفاده کنیم حال بماند که آب لوله کشی هم توی آسایشگاه نبود که ظروف و لیوانها را بشوئیم برای نوشیدن چای و خوردن سحر، بعد از افطار وبا خالی شدن ظروف آش آنها را روی ظرفهای وعده سحر قرار می دادیم و با چند پتو آنها را می پوشاندیم تا وقت سحر مقداری گرم بماند،

نیمی از سطل چای را هم بعد از افطار می خوردیم و نیمی دیگر را هم مثل غذاها در چند پتو می پوشاندیم تا گرم بماند 

مجموعه خاطرات عبدالصاحب بخردی

 

 

  • ۰۰/۰۲/۰۴
  • آزاده رزمنده

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی