آزادگان بهبهان

پاک باش و خدمت گزار

آزادگان بهبهان

پاک باش و خدمت گزار

آزادگان بهبهان

اطلاع رسانی مناسبت ها و مراسم های هیات آزادگان بهبهان

۲۰ مطلب در بهمن ۱۳۹۹ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

 

وضعیت دشمن
عراق به دلیل حملات پی در پی و موفق ایران در عملیات های دوره نخست جنگ، به طور گسترده ای از نیروی جیش الشعبی استفاده کرد و با تشکیل تیپ های سه رقمی، سازمان رزم ارتش را بسیار گسترش داد. این تیپ ها در آرایش نظامی عراق در منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی، در خط اول قرار داشتند. این اقدام از یک سو موجب حفظ نیروهای اصلی ارتش آن کشور می شد و از سوی دیگر، توان نیروهای مهاجم را به شدت کاهش می داد، به گونه ای که با توجه به درگیری رزمندگان با نیروهای در خط  و موانع گوناگون، یگان های اصلی عراق بهتر می توانستند به دفاع حمله بپردازند.

سپاه چهارم عراق مسئولیت منطقه عملیاتی از چیلات تا هورالعظیم را به عهده داشت و دارای چهار لشکر بود:

1- لشکر 14 پیاده شامل سه تیپ 421، 422 و 18 و یک گردان تانک به نام« سیف سعد» که در محور چزابه و شمال هورالهویزه قرار داشت. از سه تیپ این یگان ، یک تیپ شامل نیروهای جیش الشعبی و دو تیپ دیگر از نیروهای اصلی ارتش عراق بودند.

2- لشکر 1 مکانیزه شامل تیپ 108 گارد مرزی، تیپ 501 پیاده ، تیپ 1 مکانیزه که در محور « دویرج» تا پاسگاه پیچ انگیزه مستقر بود. همچنین ، تیپ های 92، 93 و 66 احتیاط کلی منطقه فکه تا پاسگاه دویرج بودند. افزون بر این ، تیپ های سازمانی 34 زرهی، 27 مکانیزه از لشکر 1 در احتیاط منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی قرار داشتند.

3- لشکر 10 زرهی شامل سه تیپ، که از محور پیچ انگیزه تا جنوب غربی چیلات (دهلران) آرایش داشت.

4- لشکر 3 زرهی (علاوه بر تیپ هایی که به لشکر 14 مامور کرده بود) با تیپ های 16 ، 12 زرهی، 8 مکانیزه و 53 مختلط، در شرق هورالسناف گسترش داشت و در احتیاط بود.

یگان های دیگری که جزو سازمان رزم منطقه عملیاتی سپاه چهارم عراق بوده و در احتیاط قرار داشتند، عبارت بودند از : تیپ 30 زرهی از لشکر 6 ، تیپ 37از لشکر 12 ، تیپ 16 از لشکر 6، تیپ 101 پیاده گارد مرزی ، تیپ 10 زرهی وابسته به ستاد کل ، تیپ 49 زرهی از لشکر 11 ، تیپ 18 پیاده ، تیپ 48 پیاده از لشکر 11 ، تیپ 25 مکانیزه از لشکر 6 ، تیپ 51 مختلط و تیپ گارد جمهوری.

 

ترکیب قرارگاه کربلا به این ترتیب بود:

1- سپاه سوم صاحب الزمان(عج) ، شامل لشکر 14 امام حسین(ع) با هشت گردان پیاده، لشگر 25 کربلا با 11 گردان پیاده ، لشکر 17 علی بن ابیطالب با 14 گردان پیاده و تیپ مستقل قمر بنی هاشم با پنج گردان پیاده.

2- سپاه هفتم جدید متشکل از قرارگاه قدس شامل لشکر 7 ولی عصر(عج) با 12 گردان و تیپ 15 امام حسن(ع) با 10 گردان؛ همچنین ، لشکر 8 نجف با 14 گردان ، لشکر 41 ثارالله با 11 گردان و لشکر 19 فجر با 24 گردان.

قرارگاه نجف نیز متشکل از سپاه 11 قدر، شامل لشکر 27 حضرت رسول (س) با 24 گردان، لشکر 31 عاشورا با 13 گردان و تیپ 10 مستقل سیدالشهدا(ع) با هفت گردان و همچنین لشکر 5 نصر شامل سه تیپ با 33 گردان، از ارتش جمهوری اسلامی نیز لشکر 21 حمزه، تیپ 84 خرم آباد و تیپ 58 ذوالفقار در عملیات شرکت داشتند . در مجموع ، سپاه پاسداران با 13 یگان (176 گردان) و ارتش جمهوری اسلامی با سه یگان (15 گردان) بایستی این عملیات را انجام می دادند.

شرح عملیات
با تاریک شدن هوا، یگان ها از نقطه رهایی به سوی مواضع دشمن حرکت کردند. از سوی دیگر، به دلیل اهمیت عملیات، آقای میرحسین موسوی؛ نخست وزیر وقت،  آیت الله موسی اردبیلی؛ رئیس دیوان عالی کشور،  آیت الله طاهری خرم آبادی و حجت الاسلام والمسلمین فاکر، نمایندگان حضرت امام در سپاه در سنگر فرماندهی حضور داشتند.

بدین ترتیب، در ساعت 21:30  روز 17 بهمن 1361 رمز عملیات به شرح زیر قرائت شد:

"بسم الله الرحمن الرحیم، و لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم، اللهم ایاک نعبد و ایاک نستعین ، قد تری ما انا فیه ففرج عنا یا کریم، یا الله ، یا الله ، یا الله. به مظلومیت علی اصغر و به ذولفقار برنده ولی المومنین و قهاریت رب العالمین به پیش"

با اعلام رمز عملیات، حمله رزمندگان آغاز شد. گرچه یگان ها ساعاتی قبل حرکت کرده بودند، ولی نتوانستند همزمان، عملیات شکستن خط را آغاز کنند، لذا بعضی  از نیروها در کمین متوقف شده، برخی هم درگیری را آغاز کردند و گروهی نیز نرسیده هنوز درگیر نشده بودند . از این رو فرماندهان سپاه تلاش زیادی به عمل آوردند تا این مشکل رفع شود و بالاخره در پی این تلاش، نیروها توانستند به سختی از برخی موانع عبور کرده و به کانال اول برسند. در این هنگام، دشمن به نیروهای در خط خود دستور داد، به پشت جاده آسفالت عقب نشینی کرده و در آنجا خط تشکیل دهند. این اقدام دشمن ناشی از تجربه قبلی در عملیات های گذشته بود. فرماندهان عراقی دریافته بودند که نباید در برابر سیل خروشان نیروهای بسیج مقاومت کرده و تلفات بدهند. آنها نمی خواستند مانع نفوذ نیروهای ایرانی شوند، زیرا قصد داشتند با دور زدن آنها از دو جناح، آنان را منهدم کنند. با وجود این تدبیر دشمن، نیروهای خودی در برخی محورها پیشروی کردند ، ولی در محورهای دیگر موفق نشدند از موانع عبور کنند. این وضع موجب شد آنها زمان را از دست بدهند. بر این اساس، فرماندهان در تدبیری مناسب، اجازه ندادند یگان هایی که عملیات شکستن خط را به اتمام رسانده بودند به پیشروی خود ادامه دهند. این یگان ها موظف شدند در مواضع به دست آمده متوقف شده و با احداث خاکریز، به حفظ آن بپردازند.

ویژگی های عملیات

1- حدود 8 الی 10 کیلومتر رمل
2- یک سری میادین مین که از قبل تعبیه شده بود
3- سیم خاردار حلقوی با 6 حلقه در عرض
4- مواضع و سنگرهای کمین در امتداد موانع
5- سیم خاردار معمولی
6- میدان مین با عمق زیاد
7- سیم خاردار حلقوی
8- کانال به عرض 3 الی 4 متر که در بعضی جاها تا 9 متر نیز می رسید
9- سیم خاردارحلقوی
10- میدان مین با عمق زیاد
11- سیم خاردار حلقوی
12- کانال دوم با مشخصات کانال ردیف اول (بند8)
13- سیم خاردار حلقوی
14- میدان مین
15- خط اول دشمن که از سنگرهای متعدد و تعبیه کانال در زمین (مشابه شرق بصره) تشکیل شده بود، بسیار مستحکم بود.
16- خط دوم دشمن (پس از خط دوم) مجددا 3 کانال دیگر وجود داشت. که این هم سختی نبرد را تشدید می کرد.

با این وجود و به دلیل جو خاصی که ضرورت انجام این عملیات در کشور ایجاد کرده بود و نیز امیدواری مسئولان سیاسی کشور و جنگ روانی دشمن، مرحله دوم عملیات نیز در 19 بهمن 1361 انجام شد. اما این بار نیز به دلیل عدم هماهنگی میان نیروهای عمل کننده، هوشیاری دشمن و تسلط  او بر راهکارهای خودی و همچنین با توجه به لو رفتن عملیات و وجود استحکامات پیچیده و فراوان دشمن که موجب عدم کندی پیشروی نیروهای خودی شده، قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) را واداشت تا به منظور کاهش تلفات خودی، پایان عملیات را اعلام نماید. در این عملیات بیش از 2500 نفر از نیروهای دشمن کشته و زخمی و 113 نفر اسیر گردیدند ، همچنین 501 تن از نیروهای خودی شهید، 7313 تن زخمی و 3116 تن مفقود شدند.

 

 

 
  • آزاده رزمنده
  • ۰
  • ۰

در بهار آزادی جای شهدا خالی

 

 

 نجف بلادیان شهادت آبان 57            سید اسدالله دلفریب شهادت آبان 57

ابراهیم ماهی زاده شهادت دی ماه 57   سید علی نورالدینی شهادت دی ماه57

داراملومنین بهبهان بیش از 1100 شهید تقدیم اسلام و انقلاب نمود

  • آزاده رزمنده
  • ۰
  • ۰

شادی روح شهدای انقلاب اسلامی صلوات

حبیب الله جوانمردی.  تاریخ شهادت مرداد57  حمدالله پیروز تاریخ شهادت دی ماه 57

یدالله گرایمی. تاریخ شهادت مرداد57             محمد عدالت تاریخ شهادت دی ماه57

دارالمومنین بهبهان بیش از 110 شهید تقدیم اسلام و انقلاب نمود

  • آزاده رزمنده
  • ۰
  • ۰

یاد و خاطره شهدای انقلاب اسلامی و امام شهدا  گرامی باد

 

 

دارالمومنین،بهبهان، بیش از 1100 شهید تقدیم اسلام و انقلاب نمود

  • آزاده رزمنده
  • ۰
  • ۰

با حضور آقای خوب نژاد وتاجفر از مسوولین محترم موسسه پیام آزادگان در اهواز جلسه هم اندیشی موسسه پیام با نمایندگان هیات های آزادگان استان در محل دانشگاه فرهنگان برگزار شد. در این جلسه آقای خوب نژاد قاِئم مقام موسسه پیام با ابلاغ سلام دکتر قاسمی مسوول موسسه به حضار سخان خود را در مورد چگونگی تشکیل موسسه و فعالیت های فرهنگی آن از زمان مرحوم حاج آقای ابوترابی تا امروز توضیحاتی را بیان نمودند. سپس نمایندگان هیات های آزادگان با تشریح فعالیت های این هیات ها سوالات خود را نیز مطرح کردند که بعضا با توضیحات نمایندگان موسسه همراه بود. جلسه در دو نوبت صبح از ساعت ده تا نماز ظهر و از ساعت یک و نیم بعد از نهار تا ساعت چهار بعد از ظهر ادامه داشت. پیشنهادات حضار برای بررسی بیشتر یادداشت شد.

جمع اوری خاطرات آزادگان

جمع آوری خاطرات سربازان عراقی

جمع آوری خاطرات نمایندگان صلیب سرخ

روشن کردن آینده موسسه پیام با توجه به واگذاری سهام شرکت مینو

فعال تر شدن موسسه و هیات ها در معرفی فرهنگ ایثار

و.......

از جمله پیشنهادات نمایندگان هیات ها بود.

 

 

  • آزاده رزمنده
  • ۰
  • ۰

یاد و خاطره سردارشهید مجید بقایی فرمانده قوای اول قرارگاه کربلا گرامی باد

 

 

دارالمومنین بهبهان بیش از 1100 شهید تقدیم اسلام و انقلاب کرد

 

  • آزاده رزمنده
  • ۰
  • ۰

امام جعفر صادق( علیه السلام ):
لِلجَنَّةِ بابٌ یُقالُ لَه« بابُ المجاهدین» یَمضون اِلَیه فَاذا هُو مَفتُوحٌ و هُم مُتَقَلِّدونَ بِسیوُفِهم والجَمعُ فی المَوقِفِ.
بهشت، دری دارد به نام« مجاهدین» که( فردا) مجاهدین با حمایل شمشیرهای( اسلحة) خویش بسوی آنکه بر ایشان باز است رهسپار میشوند در حالیکه دیگر خلائق در محشر به سر می برند.( ثواب الأعمال، ص ٤٢١)

 

 

 

دارالمومنین بهبهان بیش از 1100 شهید تقدیم اسلام و انقلاب نمود

 

  • آزاده رزمنده
  • ۰
  • ۰

رهبر معظم انقلاب:

شهادت، یعنی وارد شدن در حریم خلوت الهی و میهمان شدن بر سر سفره‌ی ضیافت الهی؛ این خیلی باعظمت است

 

دارالمومنین،بهبهان، بیش از 110 شهید تقدیم انقلاب و اسلام نمود

  • آزاده رزمنده
  • ۰
  • ۰

ر

رحمان دلاوری- متولد 1338

جمعی لشکر 92زرهی اهواز

گردان 121 فرمانده گردان:سرهنگ دوم بصیرت

گرهان دوم: فرمانده: سروان خسرو قشقایی

اسارت: 59/6/31منطقه طلائیه آزادی69/5/29

تازه دیپلم گرفته بود که حرکت مردمی برای سرنگونی رژیم منحوس پهلوی آغاز شد. رحمان همانند تمامی جوانان این مرز و بوم برای شرکت در یک قیام عمومی با تعالیم اسلامی آماده می شد.. او نیز گوش به فرمان امامش و پیشوایش بود و ورزهای سرد زمستان و پاییز 57را در خیابان ها و دوشادوش مردم سپری کرد تا اینکه خون های ریخته شده ی جوانان این مرزو بوم به بار نشست و انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی به پیروزی رسید و بهمن ماه 57 نوید بخش دوره ای تازه در تاریخ ایران شد.

اعزام به خدمت سربازی

تابستان سال 58 به خدمت سربازی اعزام و جهت آموزش به پادگان 05کرمان فرستاده شد. بعد از پایان دوره  آموزشی به لشکر 92زرهی خوزستان اعزام گردید. قبل از شروع جنگ و زمان درگیری های پراکنده به پادگان حمید فرستاده شد. ودر تابستان سال 59برای حراست از  یکی از چاهای نفت به همراه گروهان خود به منطقه طلائیه اعزام شدند.       چگونگی اسارت

بعد از ظهر روز 31 شهریور سال 59 رحمن و دوستان همرزمش به وضوح می بینند که دشمن از مرزهای ما عبور کرده و به سوی شهرهای ما در حال حرکت است. گروهان دوم از گردان 121 در محاصره قرار گرفتند و جنگ و درگیری شدت گرفت و این گروهان توانست کمی خود را به عقب بکشاند تا شاید با پیوستن به نیروهای خودی خط مقاومت خود را محکم تر کند . کار درگیری تا شب به طول انجامید اما وقتی که رحمن و دوستاشن خود را به طلائیه رساندند متوجه شدند که دشمن در حال جشن و پایکوبی است چرا که طلائیه سقوط کرده بود و در زیر چکمه های متجاوزان بود. در ساعت 10 شب رحمن و دوستانش تسلیم سرنوشت شده و به اسارت درآمدند. می توان او را یکی از قدیمی ترین اسرای بهبهان دانست که در آغازین روز جنگ به دست دشمن بعثی به اسارت درآمد.

اولین واکنش دشمن بعد اسارت

وقتی اسرا را در یک جا جمع می کنند متوجه می شوند که عراقی ها قصد کشتن آن ها را دارند. و ظاهرا برایشان قبر آماده می کنند رحمان دلاوری در این باره می گوید:« یکی از بچه های عرب زبان به نام سید علی بیت سیاح به ما گفت که متوجه سخنان سربازان شده. آنها دارند در مورد کشتن ما حرف می زنند!!!. با شنیدن سخنان او ما آماده شهادت شدیم و شهادتین را بر زبان جاری ساختیم که ناگهان شخسی وارد منطقه شد. او خطاب به ما گفت :«نترسید من ایرانی هستم ! اهل شهر قم می باشم، کسی شما را نمی کشد. شما اسیر هستید . من به عراق پناهنده شده ام به زودی جنگ تمام می شود و عراق پیروز خواهد شد و شما به کشورتان برمی گردید!!!!» بعد از این سخنان بود که ما را به پاسگاه عراقی منتقل کردند و سپس عازم بصره شدیم.  از زمان ورود به بصره ضرب و شتم ها آغاز شد. سربازان عراقی بی رحمانه می زدند و شادی می کردند. هنگام شب ما را با قطاری که مخصوص حمل احشام بود به طرف بغداد روانه کردند. تقریبا دویست نفر بودیم.

ورود به بغداد

اسرا را باقطار آلوده و عاری از هرگونه امکان آسایش  به سوی بغداد می فرستند. در مسیر راه حتی از دادن آب به اسرا امتناع می ورزند. تا ما هم به یاد داشته باشیم که اسرای کربلا هم چنین وضعی داشتند. نمی دانم به عمد یا سهو اما انتقال اسرا در تمام مدت جنگ شباهات های عجیبی به انتقال اسرای کربلا داشته است. رحمن دلاوری در مورد ورود به بغداد چنین می گوید:« زمانی که ما وارد بغداد شدیم فردای روزی بود که 140 فروند از هواپیماهای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران تاسیسات نظامی و صنعتی عراق را بمباران کرده بودند. بغداد نیز روز قبل مورد حمله واقع شده بود لذا هنگام ورود ما نظامیان بسیار عصبانی بودند و با خشونت تمام با ما برخورد کردند. تونل وحشت را در بغداد تجربه کردیم. سربازان با کابل های سیاه چنان بر پیکر ما ضربه وارد می کردند که به نظر می رسید قصد داشتند ضربه های سنگین بمباران روز گذشته را با این ضربات جبران کنند. با این برخورد ها ما اطمیان حاصل می کردیم که ضربات نیروی هوای بسیار موثر بوده است. ما را به زندانی منتقل کردند که می گفتند نامش ابو غریب است.

زمان اقامت در این زندان که در اصل محل نگهداری و شکنجه مخالفان داخلی ریژیم بعثی بود تقریبا یک ماه طول کشید. در طول این یک ماه صدای ضجه و فریاد مخالفانی که در زیر شکنجه بودند به شدت ما را آزرده خاطر می کرد. محل اقامت ما اتاق های کوچکی بود کهگنجایش ما را نداشت. بعضی وقت ها نانکر آبی را می اوردند و ما باید در همان محوطه باز زیر ان تانکر آب حمام می کردیم !!!! سرانجام پس از یک ماه به اردوگاه رمادیه منتقل شدیم .

اردوگاه رمادیه یک

روماده شهری در نزدیکی بغداد است. یکی از قدیمی ترین اردوگاه های نگهداری از اسرای ایرانی در این شهر واقع شده است. رحمان  دلاوری به همراه آقایان رنگ خانه،ساداتی، خان زاد جزو اولین اسرایی هستند که به این اردوگاه فرستاده می شوند. هنوز اول جنگ بود و  وضعیت اردوگاه سرو سامانی نداشت. عراقی ها هم تجربه اسیر داری را شاید از همین زمان شروع کرده باشند. اما بحث ضرب و شتم را گویا از مدتها پیش آموخته بودند. به محض ورود اسرا دو ردیف سرباز کابل به دست  آماده ی زدن می شدند .رحمان دلاوری ورود به رومادیه را چنین توصیف می کند:« همین که از خودروها پیاده شدیم به گروهی از سربازان کابل به دست مواجه شدیم که آماده زدن بودند تونلی را آماده کرده بودند که بعدها به تونل وشت معروف شد. ما باید از میان ان می گذشتیم و ضربات پیاپی و بیشمار کابل ها را تحمل می کردیم. چاره ای نبود خود را به دست خدا سپردیم و وارد تونل وحشت شدیم!! آن ها بی رحمانه برپیکر ما ضربه می زدند و فریاد های یا حسین و یا زهرای ما فضا را می شکافت و تا عرش بالا می رفت. دسته دسته از این محل وحشت ناک گذشتم تا سرانجام در محلی جمع شدیم و در آن جا ما را در بین مکان هایی که بعد ها آسایشگاه نام گرفت تقسیم شدیم. مکان های عاری از هر گونه امکان آسایش.!!!  بیش از دوسال در این اردوگاه بودیم.

تشکیلات درونی اردوگاه

روز های اول ورود بسیار سخت بود .هنوز کسی نمی دانست که باید چگونه با دشمن برخورد کند تا کمتر آسیب ببیند. اغلب برخورد ها خود جوش و هماهنگ نشده بود تا اینکه به تدریج افراد صاحب نفوذ مشخص تر شدند و بچه ها به آن ها مراجعه کردند تا کم کم روال اسارت منظم تر شود.......

تبعید به موصل چهار

..... بعد از تبعید گروه 100نفره اول 100 نفر دیگر نیز شناسایی و از بچه ها جدا شدند. رحمن دلاوری در گروه دوم بود  این گروه را نیز به سوی موصل چهار فرستادند. با ورود به موصل چهار همه چیز متغیر شد. موصل چهار یکی از هماهنگ ترین اردوگاه های موجود در عراق بود. که از بچه های عملیات های مختلف منجمله فتح المبین-رمضان و اسرایی از درگیری های آغاز جنگ و.... جو این اردوگاه همواره در اختیار بچه های مذهبی و بود . کادر فرهنگی اردوگاه بسیار فعال  و پرکار بود و  به دلیل حضور حاج آقا ابوترابی(مدت دوسال) حاج آقا جمشیدی، حاج آقا صالح آبادی و آقایان احدی و اُوحدی و.... که همگی از بزرگان زمان اسارت بودند کلاس های پر بار معنوی نظیر قرآن،نهج البلاغه، کلاس های اخلاقی ،حفظ دعای کمیل و سایر ادعیه و...... در این اردوگاه رواج بسیاری داشت. بنیانی که حاج آقا ابوترابی در اردوگاه گذاشته بود  بحدی موثر بود که بعد از رفتن ایشان نیز همچنان ادامه یافت. ....

رحمان دلاوری پس از تحمل قریب  به ده سال اسارت در تاریخ 29 مرداد ماه سال 69 در قالب چهارمین گروه از آزادگان وارد کشور شد و پس از مدتی در بانک رفاه کارگران مشغول به خدمت گردید.و سپس بازنشسته شد و در جلسات هیات آزادگان بهبهان به شکل فعالی حاضر می شد.    

حاج رحمن دلاوری در اوایل سال 97 دچار بیماری شد و چند نوبت به شیراز اعزام شد. و سرانجام در تاریخ 4 بهمن سال 97قفس جسم را شکست و تا اوج آسمان ها پرواز کرد و به دوستان شهیدش پیوست.                              آنچه باعث تاسف من شد این بود که او بعد از اسارت هرگز مجال این را نیافت که داشته­ های خود را در زمینه ترجمه قرآن و نهج البلاغه دراختیار دیگران بگذارد.

پیکر پاک این شهید عزیز در گلزار شهدای بهبهان در کنار همرزمانش به خاک سپرده شد. روحش شاد و یادش گرامی باد

 

  • آزاده رزمنده
  • ۰
  • ۰

ـ «پیامبرگرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»:

مَنْ قُتِلَ دُونَ مَالِهِ فَهُوَ شَهِیدٌ وَمَنْ قُتِلَ دُونَ أَهْلِهِ فَهُوَ شَهِیدٌ وَمَنْ قُتِلَ دُونَ دِینِهِ فَهُوَ شَهِیدٌ.

کسی که در راه حفظ مالش کشته شود و کسی که در راه دفاع از اهل و ناموسش به قتل برسد حکم شهید را دارد و کسی که در راه دینش به شهادت برسد شهید راه حق است. (مواعظ عددیّه، ص ٦)

 

 

دارالمومنین،بهبهان ،بیش از 1100 شهید تقدیم اسلام و انقلاب نمود

  • آزاده رزمنده