آزادگان بهبهان

پاک باش و خدمت گزار

آزادگان بهبهان

پاک باش و خدمت گزار

آزادگان بهبهان

اطلاع رسانی مناسبت ها و مراسم های هیات آزادگان بهبهان

۲۴ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۰ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

شهدای اردیبهشت(10)

 ٣ـ «پیامبرگرامی اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم)»:

فَوقُ کُلِّ ذِی‌بِرّ‍ٍ بِرٌّ حتّی یُقتلَ الرّجُلُ شهیداً فی سبیلِ الله.

هر عمل نیکی، عملی نیکوتر از خود دارد مگر شهادت در راه خدا که نیکوتر عملی از آن وجود ندارد. (خصال، ج ١، ص ٨)

                             

 

     

شهید رسول کاووسی  تولد43/1/9              شهید احمد وتری تولد 39/6/19

شهادت65/2/28 حاج عمران                      شهادت61/2/25خرمشهر

 

         

شهید علیرضا طیبی زادگان  تولد1316/12/24      شهید سیروس زری پور تولد 41/7/30

شهادت66/2/26شلمچه                                62/2/29 مریوان

 

دارالمومنین،بهبهان،بیش از 1100 شهید تقدیم اسلام و انقلاب کرد

روحشان شاد و یادشان گرامی باد

 

  • آزاده رزمنده
  • ۰
  • ۰

شهادت فنا شدن انسان
برای نیل به سرچشمه نور
و نزدیک شدن به هستی مطلق است.

 

                      

 

     

شهید اردشیر محمدی تولد42/11/12              شهید اسدالله معماری تولد 42/3/1

شهادت 61/2/20خرمشهر                          شهادت61/2/21خرمشهر

    

شهید غلامعباس سردرای تولد34/4/6          شهید یدالله ممتدی تولد39/10/4

شهادت65/2/21چم سری                            60/2031تپه های الله اکبر

   

شهید حسین هماپور تولد29/2/6                 شهید هدایت الله ناصری تولد42/1/1

شهادت 60/2/28جزیره مجنون ارتش            61/2/20خرمشهر

دارالمومنین بهبهان بیش از 1100 شهید تقدیم اسلام و انقلاب نمود

روحشان شاد و یادشان گرامی باد

  • آزاده رزمنده
  • ۰
  • ۰

رهبر معظم انقلاب:

شهدا این هدیه‌ی الهی را آسان و رایگان به‌دست نیاوردند؛ به قیمت مجاهدت                   به‌دست آوردند؛ در راه خدا جهاد کردند، از خودشان گذشتند و خدا این هدیه را به آنها داد.

 

                              

 

                     

                 شهید لطف الله مکاری مقدم تولد 40/4/11شهادت61/2/20خرمشهر

    

شهید نورالله مسیح پور تولد 37/12/20            شهید  اکبر مقدم   تولد42/4/20

شهادت61/2/20خرمشهر                             شهادت61/2/20خرمشهر 

     

شهید مطلب ممتازان  تولد38/5/2                 شهید حمید مکاری تولد 39/10/11

شهادت 61/2/19خرمشهر                              شهادت61/2/20خرمشهر

دار المومنین ،بهبهان،بیش از 1100 شهید تقدیم اسلام و انقلاب نمود

روحشان شاد و یادشان گرامی

  • آزاده رزمنده
  • ۰
  • ۰

حضرت امام (ره) فرمود: "مرگ سرخ به مراتب از زندگی سیاه بهتر است و ما امروز به انتظار شهادت نشسته ایم تا فردا فرزندانمان در مقابل کفر جهانی با سرافرازی بایستند. "

 

                                     

                           شهید حین آقا ممتازان تولد 46/4/12شهادت61/2/20خرمشهر

     

شهید حبیب الله افروزیان تولد 39/10/9                   شهید اسماعیل شهیدزاده تولد 42/6/2

شهادت 61/2/18خرمشهر ارتش                          شهادت61/2/20خرمشهر

 

    

شهید غلامرضا کاسب تولد 31/9/24           شهید سید داریوش کاظمی تولد43/5/12

شهادت61/2/20شلمچه ارتش                   شهادت 61/2/20خرمشهر

دارالمومنین ،بهبهان بیش از 1100شهید تقدیم اسلام و انقلاب نمود

روحشان شاد و یادشان گرامی باد

  • آزاده رزمنده
  • ۰
  • ۰

          

 

یادی از یک پرستوی سبکبال

اولین بار با مقداد اسکندری در سال 64 آشنا شدم. وضعیت اردوگاه کمی بهتر شده بود با آمدن صلیب سرخ و هیات سازمان ملل و بحث شکنجه های جسمی بعثیون و محکومیت رژیم بعث در مجامع بین المللی شرایط را به گونه ای رقم زده بود که افسران بعثی مجبور به عقب نشینی شده بودند. حاج پرویز رمضانی نخست حاج عبدالصمد صالح نژاد و بنده حقیر را برای ساماندهی کلاس های نوپای اخلاقی  در بین بچه های خوزستان انتخاب کرد . ما کارمان را شروع کردیم پس از مدتی حاج عبدالصمد  به اردوگاه  دیگری منتقل شد. کار فرهنگی در اردوگاه نیروهای زبده تری را طلب می کرد. لذا حاج پرویز  اردشیر روغنی از بچه های کار بلد آسایشگاه هفت را به عنوان مسوول فرهنگی بچه های خوزستان انتخاب نمود و حاج اردشیر هم برای دو طرف اردوگاه دو بال کاری را برگزید. حاج مقداد برای ساماندهی کلاس های طرف راست اردوگاه از آسایشگاه یک تا هفت و حقیر هم برای طرف مقابل یعنی آسایشگاه های 8تا 14دعوت به همکاری شدیم. از آن تاریخ آشنایی ما با حاج مقداد آغاز شد. جوانی به غایت فعال و فرمانبردار. من اغلب اعتراض می کردم در خواست داشتم اما مقداد همیشه لبخند به لب فرمان می گرفت و اجرا می کرد.

در زمین فوتبال بازیکنی ماهر بود و در پینگ پونگ نیز از بازیکنان برتر بود.

در مجالس دعا خاضعانه شرکت می کرد و به دلیل شکل و شمایل خاصش خیلی زود از طرف دشمن شناسایی می شد و چندین بار برای بازجویی و شکنجه احضار شد و به دست نایب ضابط رعد معروف به پلنگی شکنجه شد.

بعد از رفتن اردشیر روغنی ،سیاوش حاتمی مسوول فرهنگی شد و من و مقداد همچنان در کنار هم بودیم. سیاوش هم مسوول گروه سیاسی اردوگاه شد و کار فرهنگی بچه های خوزستان  در اختیار میرزا حسین سگوند قرار گرفت . تا سال 68 که مقداد را به اردوگاه  دیگری منتقل کردند همکاری ما در امور فرهنگی قطع نشد.

بعد از اسارت نیز ارتباط دوستی و رفاقت ما ادامه داشت.

اینک پس از گذشت سی سال از آزادی مقداد آسمانی شد و ما شاهد عروج او بودیم و در ماتمش نشستیم.

و چه زیبا گفت پیر جماران :« عمر طولانى این عیب را دارد که هر روز عزیزى را از دست مى‏ دهد و به سوگ شخصیتى مى‏ نشیند»

 

خداحافظ ای داغ بردل نشسته

  • آزاده رزمنده
  • ۰
  • ۰

           

     

عیدسعیدفطر:

            بعدازظهرآخرین روزماه رمضان سال 63 عراقی هاگفتند:((چون فرداروزعیداست وماوشما30 روزروزه گرفته ایم !فردابه شماحلوا خواهیم داد))صبح روزعیدمقداری حلوابه همراه صبحانه به مادادند، بچه هابه آرامی به یکدیگرتبریک می گفتندوآرزومی کردندکه سال آینده عیدفطررادرکنارخانوادهایشان جشن بگیرندوهمگی ازخداوندقبولی اعمال وپیروزی رزم آوران سپاه نورراطلب می کردند.به علت فشارهای شدیدوبرخوردهای خشونت باردشمن درآن سال هیچ مراسم خاصی دراردوگاه برگزارنشدوتنهاتفاوت روزعیدبا روزهای دیگراین بودکه آن روزصبحانه خوردیم ودیگرروزه نبودیم، عراقی هادرصبح روزعیدهم به بهانه های گوناگون بچه ها را زدند وهمان ((منش همیشگی خودرادراین عیدمذهبی ودینی دوباره تکرارکردند،اگرچه رادیووتلویزیون عراق دراین روزجشن های مفصلی رابه نمایش گذاشت که به اعیادمذهبی هیچ شباهتی نداشت .اماسربازان شادی خودرابااذیت وآزاربچه هاابرازمی کردند.آن روزازصبح تابعدازظهراتفاق خاصی نیفتاداماهنگام آماربعد ازظهرنایب ضابط پلنگی مسئولین آسایشگاه هارابه وسط اردوگاه فراخواند وازآنها خواست که هنگام آمارحلول عیدسعیدفطررابه افسر اردوگاه تبریک بگویند. اوگفت وقتی که افسراردوگاه برای آمارآمد شماهمگی بایدبگویید ((عیدکم مبارک سیدی))ماازاین کارکراهت داشتیم ولی اسارت بودوبسیاری ازکارهاازروی میل انجام نمی گرفت افسراردوگاه که به تازگی فرمانده شده بودبالباس های منظم ویک باندقرمزکه به دور بازویش بسته شده بودوروی آن بانددوحرف اختصاری ((ا.ع))[1]به چشم می خورددرحالی که چوب قانون دردست داشت وارداردوگاه شد.به نظرمی آمدکه ازنظرخشونت نسبت به افسرقبلی چاشنی کمتری داشته باشد.بچه هادرهنگام آماربه اوتبریک گفتندواونیزپاسخ داد:((عیدکم مبارک))وبعداز شیرینی حلوای صبح پرسید. که باعث نده ما شدوجمله ای هم گفت که مضمونش این بودانشاءالله سال آینده باپایان گرفتن جنگ شمابه کنارخانواده هایتان برگردید.اولین باربودکه یک افسرعراقی چنین سخنی را ولوبه ظاهربیان می کرد.افسرخشن قبلی تاحدودیک سال بعد دیگردراردوگاه دیده نشد.این افسراگرچه ازنظرعقل منطق بهره ی زیادی نداشت ولی به هرحال ازآن یکی کمی بهتربود. روز عید فطرنیزبه پایان رسیدورمضانی سخت وطاقت فرساسپری شدو ماآرزومی کردیم که بعدازتحمل این سختی هاخداوندروزه ی ماراقبول کند.چرخ زندگی می چرخیدواسارت راه پرمخاطره ی خودراطی می کرد.      

نقل از کتاب سال های اسارت اثر محمد جواد اسکافی

 

 

 

1- (الف) آن به معنی :انضباط و(عین )آن به معنی عسکری است.

 

 

 

 

  • آزاده رزمنده
  • ۰
  • ۰

عید بندگی مبارک

           

 

عید سعید فطر بر همه مومنین مبارک باد

  • آزاده رزمنده
  • ۰
  • ۰

بی شک شبیه کوچه ی ما، کوچه های عرش

از نام پر شکوه تو زیور گرفته است

 

 

 

شهید محمد رضا شیرو تولد 41/9/10

شهادت 61/2/19خرمشهر

شهید غلامحسین فخری تولد 34/4/6

شهادت 61/2/17 خرمشهر  ارتش

شهیدسیف الله گنجور تولد 43/9/16

شهادت 61/2/17  دارخوین

شهید رحمان طیبی تولد  42/6/29

شهادت 63/2/17 مجنون  ارتش

دارالمومنین بهبهان بیش از 1100 شهید تقدیم اسلام و انقلاب نمود

روحشان شاد و یادشان گرامی باد

  • آزاده رزمنده
  • ۰
  • ۰

 قال امیرالمومنین علیه السلام

ان افضل الموت القتل، والذی نفسی بیده لالف ضربه بالسیف اهون علی من میته علی فراش.

حضرت علی علیه السلام فرمود :

 شهادت بهترین مرگ است و سوگند به خدایی که جانم در دست اوست، هزار ضربه شمشیر آسانتر است بر من از مرگ در بستر.

           

 

   

شهید علی محمد زارعی تولد 38/2/18       شهید رضا داستارمتولد40/6/11

شهادت61/2/16محل شهادت غرب کارون   تاریخ شهادت61/2/15محل شهادت دارخوین

    

شهید احمد ویسی متولد41/1/6              شهیدعبدالرحیم صفایی مقدم متولد41/8/10                                           

شهادت 61/2/15محل شهادت فکه          شهادت 61/2/16محل شهادت خرمشهر 

 

دارالمومنین بهبهان بیش از 1100 شهید تقدیم اسلام و انقلاب نمود

روحشان شاد و یادشان گرامی باد

  • آزاده رزمنده
  • ۰
  • ۰

 

شب های قدر در اسارت

در شب 21 رمضان که شب جمعه هم بود گویا سرگرد عراقی به سربازان خود دستور داده بود که شبانه وارد آسایشگاه‌ها شوند و مخالفین را برای شکنجه بیرون آورند. آن شب در تمامی آسایشگاه‌ها نخست مراسم دعای کمیل برقرار بود در حالی که تازه مراسم دعا تمام شده بود و بچه‌ها خودشان را برای مراسم دعای جوشن کبیر آماده می‌کردند. تعداد زیادی از سربازان وارد اردوگاه شدند. یک افسر عراقی نیز همراه آن‌ها بود. سربازان یکسره به طرف آسایشگاه 10 رفتند و به دستور آن افسر در را باز کردند و وارد آسایشگاه شدند. ورود شبانه به آسایشگاه در تمامی طول اسارت به ندرت انجام می‌شد زیرا عراقی‌ها کلاً از شب وحشت عجیبی داشتند. حتی اگر کسی به شدت بیمار می‌شد برای بردن او به درمانگاه مشکلات زیادی وجود داشت. اما آن شب مسئلة مراسم شب احیا برای فرمانده تازه وارد عراقی امری غیرقابل تحمل بود لذا چنین دستوری را صادر کرد. سربازان وارد آسایشگاه 10 شدند و پنج نفر از بچه‌ها منجمله آقایان ابوالقاسم محسنی و رامین تراز را که هر دو از بچه‌های بهبهان بودند، از آسایشگاه بیرون آورده و به پشت درب ورودی اردوگاه که مقر عراقی‌ها بود بردند. چشم‌های آن‌ها را بستند و آن طوری که آقای محسنی می‌گفت: «خود سرگرد مزاحم ــ که در آن شب با دشداش عربی در اتاق بود ــ با کابل بچه‌ها را می‌زد» البته ضرب و شتم از کنار آسایشگاه شروع شد اما اصل شکنجه در اتاق مخصوص بود. به دستور سرگرد بچه‌ها را در حالی که چشم‌هایشان بسته بود از یک چوب بلند آویزان کردند به طوری که در بعضی مواقع فک آن‌ها با زمین تماس کوچکی پیدا می‌کرد. آن‌گاه سرگرد مزاحم گاهی خودش کابل را به دست می‌گرفت و بر پاهای آن‌ها می‌کوبید و گاهی به سربازان دستور می‌داد. 

اقای ابواقاسم محسنی می‌گفت: «ما زمانی از زیر شکنجه رهایی پیدا کردیم که چند نفر دیگر را برای شکنجه آوردند!!!» عراقی‌ها بعد از آسایشگاه 10 به سراغ سایر آسایشگاه‌ها رفتند و از هر آسایشگاه چند نفر را به عنوان سهمیه برای شکنجه بیرون بردند. برای مثال وقتی بچه‌های‌ آسایشگاه 11 وضعیت بچه‌های 10 را دیدند مراسم را موقتاً تعطیل کردند اما در همان حال که مراسم تعطیل بود سربازان وارد آسایشگاه شدند و چند نفر را انتخاب نمودند و برای شکنجه بیرون آوردند. بعد از این که کار سربازان با آسایشگاه‌های 8 تا 14 به پایان رسید به سمت دیگر اردوگاه آمدند. در آسایشگاه ما هنوز مراسم دعا برقرار بود سربازان در را گشودند و وارد شدند و تعدادی را در همان آسایشگاه به باد کتک گرفتند و چند نفر را با خود بردند از جمله آقای سیدیعقوب که در آن شب مصیبت نیز خوانده بود اما بعد از رفتن آن‌ها مراسم تعطیل نشد گویا در آن شب هیچ کدام از دو طرف قصد عقب‌نشینی نداشت تمامی آسایشگاه‌ها سهمیة خود را برای دریافت کابل‌‌های عراقی تقدیم کردند جنگ و گریز تا حوالی سحر‌گاه ادامه پیدا کرد. بچه‌های آسایشگاه ما را حوالی نیمه شب از شکنجه‌گاه آوردند و چقدر زیباست شلاقی که به‌ خاطر عزاداری مولای موحدان بر پیکر انسان فرود آید. با وجود تمام محدودیت‌ها و اذیت و آزارهای سربازان احساس همة ما در آن شب این بود که امیرالمؤمنین هنوز هم مظلوم است و ما باید بر این مظلومیت او بگرییم. چگونه است که پس از 1400 سال هنوز نام علی و گریه بر علی بر اندام ستمگران لرزه می‌افکند گویا هنوز بنی‌امیه و بنی‌عباس بر بلاد اسلامی حاکم هستند و هنوز محبان علی باید در زیر شکنجه‌ها جان دهند تا عشق به مولای خود را تفسیر کنند. به هر حال مراسم احیای شب 21 رمضان نیز به پایان رسید در این شب علاوه بر مراسم دعا و نیایش بچه‌ها اقدام به خواندن نماز صد رکعتی نیز  خوانده شد.

نقل از کتاب سال های اسارت اثر محمد جواد اسکافی

  • آزاده رزمنده