یادی از یک پرستوی سبکبال
اولین بار با مقداد اسکندری در سال 64 آشنا شدم. وضعیت اردوگاه کمی بهتر شده بود با آمدن صلیب سرخ و هیات سازمان ملل و بحث شکنجه های جسمی بعثیون و محکومیت رژیم بعث در مجامع بین المللی شرایط را به گونه ای رقم زده بود که افسران بعثی مجبور به عقب نشینی شده بودند. حاج پرویز رمضانی نخست حاج عبدالصمد صالح نژاد و بنده حقیر را برای ساماندهی کلاس های نوپای اخلاقی در بین بچه های خوزستان انتخاب کرد . ما کارمان را شروع کردیم پس از مدتی حاج عبدالصمد به اردوگاه دیگری منتقل شد. کار فرهنگی در اردوگاه نیروهای زبده تری را طلب می کرد. لذا حاج پرویز اردشیر روغنی از بچه های کار بلد آسایشگاه هفت را به عنوان مسوول فرهنگی بچه های خوزستان انتخاب نمود و حاج اردشیر هم برای دو طرف اردوگاه دو بال کاری را برگزید. حاج مقداد برای ساماندهی کلاس های طرف راست اردوگاه از آسایشگاه یک تا هفت و حقیر هم برای طرف مقابل یعنی آسایشگاه های 8تا 14دعوت به همکاری شدیم. از آن تاریخ آشنایی ما با حاج مقداد آغاز شد. جوانی به غایت فعال و فرمانبردار. من اغلب اعتراض می کردم در خواست داشتم اما مقداد همیشه لبخند به لب فرمان می گرفت و اجرا می کرد.
در زمین فوتبال بازیکنی ماهر بود و در پینگ پونگ نیز از بازیکنان برتر بود.
در مجالس دعا خاضعانه شرکت می کرد و به دلیل شکل و شمایل خاصش خیلی زود از طرف دشمن شناسایی می شد و چندین بار برای بازجویی و شکنجه احضار شد و به دست نایب ضابط رعد معروف به پلنگی شکنجه شد.
بعد از رفتن اردشیر روغنی ،سیاوش حاتمی مسوول فرهنگی شد و من و مقداد همچنان در کنار هم بودیم. سیاوش هم مسوول گروه سیاسی اردوگاه شد و کار فرهنگی بچه های خوزستان در اختیار میرزا حسین سگوند قرار گرفت . تا سال 68 که مقداد را به اردوگاه دیگری منتقل کردند همکاری ما در امور فرهنگی قطع نشد.
بعد از اسارت نیز ارتباط دوستی و رفاقت ما ادامه داشت.
اینک پس از گذشت سی سال از آزادی مقداد آسمانی شد و ما شاهد عروج او بودیم و در ماتمش نشستیم.
و چه زیبا گفت پیر جماران :« عمر طولانى این عیب را دارد که هر روز عزیزى را از دست مى دهد و به سوگ شخصیتى مى نشیند»
خداحافظ ای داغ بردل نشسته
- ۰۰/۰۲/۲۴
باسلام و درود بر شهدای از صدر اسلام تا کنون خصوصا سرباز فداکار اسلام و انقلاب حاج مقداد که خالص بود و مخلص رخت بر بست وبه یاران شهیدش پیوست خوشا بحال سبکبالان که بادلی آرام بسوی معشوق پرواز کرده تا بر در دوست برسن