آزادگان بهبهان

پاک باش و خدمت گزار

آزادگان بهبهان

پاک باش و خدمت گزار

آزادگان بهبهان

اطلاع رسانی مناسبت ها و مراسم های هیات آزادگان بهبهان

  • ۰
  • ۰

السلام علیک یا  ثامن الحجج

شبانگاه روز شنبه21 خرداد همزمان با جشن میلاد با شکوه امام رئوف امام رضا علیه السلام جلسه ماهانه هیات آزادگان بهبهان در محل حسینیه رزمندگان این شهرستان برگزار گردید. در این جلسه نخست نماز جماعت مغرب و عشا به امامت حجت الاسلام میزان دار اقامه شد و سپس ایشان در بیاناتی کوتاه در مورد میلاد فرخنده امام هشتم و جایگاه امام سخنانی را بیان نمودند. بعد از آن یکی از مداحان شهرستان  به همین مناسبت به مداحی پرداختند و در انتها حاج علی دهقان پیر دبیر هیات نکاتی را در مورد چگونگی برگزاری جلسه سالگرد ورود آزادگان و تقارن آن با ماه محرم بیان کردند و از همه آزادگان خواستند که در این باره نظر مشورتی خود را به هیات ارائه دهند. در پایان مراسم همه عزیزان میهمان سفره با برکت امام مهربانی ها بودند.

 

 

 

 

  • آزاده رزمنده
  • ۰
  • ۰

 

منوچهر طیبی تولد 1346

اعزامی از بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بهبهان

تیپ امام حسن مجتبی علیه السلام

عملیات والفجر مقدماتی منطقه شیب میسان

تاریخ اسارت 1361/11/18

تاریخ آزادی 1369/6/24

برای اولین بار درسن 15 سالگی برای شرکت در عملیات بیت المقدس به جبهه اعزام شدودر این عملیات که در نهایت منجر به آزادی خرمشهر عزیز شد شرکت نمود. بعد از عملیات رمضان درمنطقه پدافندی جفیر حضور داشت. سومین و آخرین حضور منوچهر در میادین نبرد در بهمن ماه سال 1361 در منطقه شیب میسان و حضور در عملیات بزرگ والفجر مقدماتی بود که منجر به اسارت او شد. صبح روز 19 بهمن سال 1361 بعد از یک روز کامل محاصره و نبرد به همراه دوستانش به اسارت دشمن درآمد تا مرحله جدیدی از زندگی را آغاز کند. اسارت را با سختی ها و فشارها و شکنجه های دشمن از خط مقدم جبهه شروع کرد و پس از طی مراحل سخت اولیه به اردوگاه موصل بزرگ منتقل شد. منوچهر مدتی در اردوگاه موصل بزرگ بود و سپس به رمادیه 6 منتقل شد مدتی از جوانی خودر ا هم در این اردوگاه سپری کرد و بعد ازآن به رمادیه9 فرستاده شد. تا آخر اسارت در این اردوگاه بود.سرانجام در تاریخ 24 شهریور سال 1369 پس از تحمل قریب به 8 سال اسارت به همراه کاروانی که مرحوم حاج آقای ابوترابی نیز در آن حضور داشت از اسارت آزاد شد و به آغوش میهن اسلامی بازگشت.

بعد از اسارت در کارخانه سیمان بهبهان مشغول به کار شد و اینک بازنشسته شده است و در بهبهان زندگی می کند.

نشسته از چپ نفر دوم

یش از 220 تن از رزمندگان شهرستان بهبهان بخشی از عمر خود رادر اردوگاه های رژیم بعثی سپری کردند

و با عزت و سربلندی به میهن اسلامی خود بازگشتند.

درود خدا بر آن بزرگ مردان باد

 

  • آزاده رزمنده
  • ۰
  • ۰

ـ «پیامبرگرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»:

مَنْ قُتِلَ دُونَ مَالِهِ فَهُوَ شَهِیدٌ وَمَنْ قُتِلَ دُونَ أَهْلِهِ فَهُوَ شَهِیدٌ وَمَنْ قُتِلَ دُونَ دِینِهِ فَهُوَ شَهِیدٌ.

کسی که در راه حفظ مالش کشته شود و کسی که در راه دفاع از اهل و ناموسش به قتل برسد حکم شهید را دارد و کسی که در راه دینش به شهادت برسد شهید راه حق است. (مواعظ عددیّه، ص ٦)

شهید نادعلی طیبی تولد 1349 شهادت 1366 شلمچه

شهید نعمت الله طیبی تولد 1343 شهادت 1363 مجنون

 

دارالمومنین بهبهان بیش از 1100 شهید تقدیم اسلام و انقلاب نمود

روحشان شاد و یادشان گرامی باد

  • آزاده رزمنده
  • ۰
  • ۰

 

خبر وفات امام

از بعداز ظهر روز چهاردهم خرداد مراسم مربوط به پانزدهم خرداد آغاز شد و مراسم سخنرانی و دعای توسل درچند آسایشگاه برقراربود وشرکت کنندگان برای سلامتی امام دعا می کردند صبح روز 15 خرداد نیز این مراسم در چند آسایشگاه دیگر برقرارشد و همه جا دعا بودو استعانت از خداوند وتوسل به ائمه هدی !! در حالیکه در ایران شور و غو غایی بر پا بود و ما از همه جا بی خبر بعداز ظهر روز 15 خرداد نیز قرار بود مجالس  دیگر برقرار شود اما قبل از آغاز مراسم و در حالیکه اردوگاه به ظاهر آرام اما کاملا نگران بود یکی از سربازان عراقی با شتاب وارد اردوگاه شد و در حالیکه بسته ای را در دست داشت تا اتاق آقای احمدی دوید !!کاری که از سربازان بسیار بعید بود!! آنها همیشه با غرور و تکبر راه می رفتند وروزنامه ها را به بچه ها می دادند تا به اتاق آقای احمدی برسانند اما آن روز سرباز ترجیح داد که روزنامه ها را خود به دست آقای احمدی بدهد وشاید هم دستور داشت که چنین کند !! با دیدن این صحنه بچه ها نیز سراسیمه خود را  به اتاق آ قای احمدی رساندند اطراف اتاق مسوول اردوگاه مملو از جمعیت بود سربازروزنامه ها را تحویل داد و محل را ترک کرد ناگهان سکوتی عجیب بر اردوگاه حاکم شد!! هر کس به آرامی خبر منتشر شده  در روزنا مه را به دیگران می گفت و اشک می ریخت برخی قادر به جواب دادن نبودند بغض گلوی اردوگاه را گرفت وناگهان ترکید و فریاد عزا واندوه همه جا را فرا گرفت آری امام ما پیر و مقتدای ما چشم از جهان بسته وبه دیدار خدا شتافته بود این خبری بود که درروزنا مه ها درج شده بود وسربازان عراقی نمی دانستند چگونه باید مارا باخبر سازند !! روزنامه ی الثوره ارگان رسمی حزب بعث عراق با تیتر درشت این مطلب را نوشته بودکه:(( فی طهران اعلان رسمی عن وفات الخمینی )) مطالب جالبی بود روزنامه ای که تا چندی پیش با الفاظ رکیک وناپسند از امام یاد می کرد امروز از کلمه ی محترمانه ی (( وفات )) استفاده می کند قطعا آ‌نها هم تحت تاثیر بودند یا حداقل از خشم مردم ایران می ترسیدند !!! درهر گو شه ای از اردوگاه صدای ناله و گریه به گوش می رسید بچه ها در کنارباغچه ها در سایه ی دیوارها غریبانه اشک می ریختند !!! در آ سایشگاه 13 مراسم بدون برنامه ای برگزار شد این مراسم قرار بود برای دعا و توسل باشد اما به عزاداری تبدیل شد.0000

مداحان با سوز دل می خواندند وبچه ها بر سرو سینه ی خود می زدندومی گریستند . در کنار در مانگاه اردوگاه تعدادزیادی به حالت بیهوشی افتاده بودند و گرو هی گریه کنان در حال رسیدگی به آنها بو دند. هر چند دقیقه یک بارکسی را بر دوش گرفته وبه طرف در مانگاه می بردند .درون در مانگاه جایی برای بستری افراد نبود .زیر سایبان کنار درمانگاه بچه هارا روی پتو خوابانیده بودند و آب به صورتشان می زدندویا سرم به آنها وصل می کرده ند سربا زان همگی اردوگاه راترک کرده و یا شاید به دستور فرمانده خود را از تجمعات عزاداری دور می نمو ند .آنها تا هنگام آمار بعد از ظهر یعنی حدود 2 تا 3 ساعت در اردوگاه ظاهر نشدند .که این بسیار عجیب بود .هیچگاه اردوگاه تا این حد خالی از سرباز نشده بود !! تاهنگام آمارهمه به عزاداری مشغول بودند سوت آماررا سربازان آن روز به آرامی به صدا درآوردند هیچ سربازی فریاد نمی زد و هیچ اسیری هم دوان دوان به طرف آسایشگاه خود نمی رفت !!! هیچ تکاپویی برای جمع آوری وسایل در کار نبود سر بازان اصلا بچه ها را تحت فشار قرار نمی دادند همه ی بچه ها آرام آرام و همچنان اشک ریزان به طرف آسایشگاههای خود رفتند و در صف آمار نشستند و سربازان عراقی با تاخیر به طرف آسایشگاه یک رفتند و کار آمار را به آرامی آغاز کردند در تمام طول آمار همه در حال گریستن بودند حتی به نظر می رسید سربازان نیز بغض گرفته هستند کار آمار به پایان رسید وبچه ها وارد آسایشگاه شدند هر کس بر سر جای خود نشسته بود و گریه می کرد برخی قرآن می خواندند ومی گریستند کلاسهای بعدازظهرهمگی تعطیل شد وتا شب هیچ مراسم خا صی برقرار نبود یعنی کسی حالی نداشت که بخواهد برنامه ریزی کند بچه ها بدون هیچ مداح و روضه خوانی می گریستند گویا هر کس مداح خودش بود سربازان از پشت پنجره می گذشتند وبر خلاف روزهای گذشته یا توجهی به درون آسایشگاه نداشتند و یا از گریه های بی امان ما غمگین نشان می دادند و برخی هم نصیحت می کرئند که:(( شما چرا این قدر گریه می کنید مگر نمی دانید که پیامبر (ص) نیزاز دنیا رفته امام علی (ع) نیز از دنیا رفته ومرگ حق است وبه سراغ همه ی ما می آید ؟ !! )) فقط خدا می دانست که در آن حالت چه فشار روانی سختی بر اردوگاه وارد شده بود در ایران مردم داغ دیده در مراسم عزاداری شرکت می کردندوتسکین می یافتند اما در آن روز ما هیچ مراسم خاصی نداشتیم وآن شب شب بسیار سختی بود خیلی ها تا صبح بیدار بودند یا قرآن می خواندندومی گریستند ویا بدون قرآن می گریستند !!

برخورد سربازها ما را غمگین تر می کرد آنها دشمن بودند اما به نظرمی رسید غمگین هستند وشاید با دیدن گریه های ما احساس می کردند که این مرد چقدردرنظر پیروانش عزیز وگران قدر است و ما می اندیشیدیم که چه قدرتی باعث شده که سربازان دشمن امروز به جای شادی با ما احساس همدردی کنند !! و این شان امام را بالاتر می برد .

شاید هم آنها احساس می کردنداگر برخوردی خلاف احترام داشته باشند با عکس العمل شدید ما رو برو می شوندو ممکن است اردوگاه دچار آشوبی شدید گرددکه جمع کردن آن به این آسانی نباشد . روز شانزدهم خرداد مراسم عزاداری بدون ترس وواهمه سربازان در دو آسایشگاه به هنگام صبح و بعد از ظهر برگزار شد همه کلاسهای درسی و بازیهای ورزشی تعطیل شد و به پیشنهاد شورای اردوگاه چهل روز عزای عمومی در اردو گاه حاکم گردید .روزنامه های عراقی منتشر شده درروزهائ14و15و16 خردادتصاویرزیادی از مراسم تشبیع جنازه در تهران را منتشر کرده بودند . اما انچه فکرما را مشغول می کرد که بعد از استعفای آقای منتظرئ مسئله رهبری در ایران به چه کسی می رسد

فردای آن روز مداحان میخواندند

از داغ خمینی دگر آرام نداریم

خونین جگر و مرهم آلام نداریم

از این ماتم چه سازیم....

افسوس ندیدیم به دنیا رخ ماهش

امید که بینیم ورا صبح قیامت

از این ماتم چه سازیم.....

  • آزاده رزمنده
  • ۰
  • ۰

«امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»: اُغزوا تُوَرِّثوا ابناءَکُم مَجداً. در جبهه‌های نبرد با دشمن همواره آماده و در راه خدا جهاد نمائید که شرف و افتخار را بعد از خود برای فرزندانتان به یادگار خواهید گذاشت. (وسائل، ج ١١، ص ٩)

شهید الله یار دانایی

شهید اکبر سلمان رضایی

شهید عنایت الله موسوی مقدم

دارالمومنین بهبهان بیش از 1100 شهید تقدیم اسلام و انقلاب نمود

روحشان شاد و یادشان گرامی باد

  • آزاده رزمنده
  • ۰
  • ۰

رهبر معظم انقلاب: آنهائی که به شما می گفتند تا ابد باید در این زندان بمانید، یا می گفتند شما را اعدام خواهیم کرد، خودشان به زباله‌دان تاریخ افتادند، خودشان اعدام شدند

 

 

 

قدرت الله شفیع تولد 1344

اعزامی از بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بهبهان

تیپ امام حسن مجتبی علیه السلام

عملیات والفجر مقدماتی منطقه شیب میسان

تاریخ اسارت 1361/11/18

تاریخ آزادی 1369/5/27

 

برای اولین حضور موثر خود در میادین نبرد علیه متجاوزین بعثی تا دی ماه سال 1361 شکیبایی به خرج داد و سرانجام موفق شد در عملیات بزرگ والفجر مقدماتی شرکت کند. سحرگاه 18 بهمن سال 1361 در منطقه شیب میسان به همراه گردان رزمی بهبهان وارد عملیات شد و صبح همان روز به دلیل پاره ای از مشکلات و ناهماهنگی ها بین یگان های عمل کننده به اسارت دشمن درآمد.

سربازان دشمن بعد از اسارت به دلیل اصابت گلوله توپ به سنگرشان با عصبانیت تمام به طرف اسرا شلیک کردند و در نتیجه تعدادی مجروح وشهید شدند که قدرت الله نیز جزو مجروحین بود که از ناحیه پاشنه پا مورد اصابت گلوله قرار گرفت. قدرت الله باهمین حالت تمام مسیر خط مقدم تا موصل را طی کرد و علاوه بردرد اسارت درد جراحت را نیز همراه خود داشت. او نیز به همراه اسرای والفجر مقدماتی به اردوگاه موصل یک (بزرگ) منتقل شد و تمام مدت اسارت خودر ا در این ازدوگاه سپری نمود. از سال 63 تا 65 توفیق زندگی در کنار مرحوم حاج آقای ابوترابی نصیبش شد که برایش بسیار مفید و خاطره انگیز بود.

سرانجام رزمنده جوان ما بعد از تحمل قریب به 8 سال اسارت در تاریخ 27 مرداد سال 1369 به همراه گروه دوم اسرا آزاد شد و به میهن عزیز اسلامیمان بازگشت.

بعد از آزادی ادامه تحصیل داد و مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه آزاد اسلامی بهبهان در رشته حسابداری دریافت نمود و اینک در شبکه بهداشت بهبهان سال آخر خدمت خود را سپری می کند و از فعالان در جلسات هیات آزادگان بهبهان می باشد.

 

نشسته از چپ نفر اول قدرت الله شفیع

بیش از 220 تن از رزمندگان شهرستان بهبهان بخشی از عمر خود رادر اردوگاه های رژیم بعثی سپری کردند

و با عزت و سربلندی به میهن اسلامی خود بازگشتند.

درود خدا بر آن بزرگ مردان باد

  • آزاده رزمنده
  • ۰
  • ۰

بعداز ظهر روز یکشنبه 8 خرداد ماه سال 1401 مردم قدر شناس و ولایتمدار زیدون با حضور پر شور خود در مراسم تشییع پیکر پاک مادر شهید سعید باباسنی باردیگر نشان دادند که قدرشهدا و خانواده های بزرگوارشا ن را به خوبی می دانند و هرگز از خودگذشتگی و ایثار جوانان برومند این مرز بوم را از یاد نخواهد برد. حاضران در این صحنه باشکوه با حزن و اندوه پیکر مطهر بانویی را تشییع کردند که قریب به 8 سال در فراق فرندش صبوری کرد و سپس در شهادت او استقامت پیشه نمود تا سرانجام به فرزند شهید خود پیوست. جمعی از آزادگان بهبهان نیز به نمایندگی از هیات آزادگان در این مراسم باشکوه شرکت نمودند و با خانواده عزادار شهید باباسنی اظهار همدردی نمودند

یاد این مادر صبور و مومن تا ابد گرامی  و روحش شاد باد

بر مزار شهید سعید باباسنی

زیارت حضرت ابوذر قبل از مراسم خاکسپاری مادر شهید

  • آزاده رزمنده
  • ۰
  • ۰

حضرت فاطمة زهرا(سلام‌الله علیها)

جَعَلَ اللهُ الجِهادَ عِزّاً لِلاسلام.

خداوند جهاد را جهت عزّت و سرافرازی اسلام مقرر فرموده است. (بحار، ج ٢٩، ص ٢٣٣)

شهید مظفر معنوی تولد 1338 شهادت 1365 امیدیه

شهید ابراهیم رنگ ریز تولد 1344 شهادت 1363 مجنون

دارالمومنین بهبهان بیش از 1100 شهید تقدیم اسلام و انقلاب نمود

روحشان شاد و یادشان گرامی باد

  • آزاده رزمنده
  • ۰
  • ۰

 

شامگاه روز شنبه 31 اردیبهشت سال 1401 به همراه جمعی از آزادگان بهبهان به دیدار خانواده زنده یاد عزیزالله قنواتی رفتیم. در این دیدار پدر خانم ایشان آقای احمد قنواتی که بعد از فوت مرحوم عزیز الله از فرزندان ایشان نگهداری کرده است در مورد خاطرات خودش از این عزیز سفر کرده بیان نمود. دوستان و هم اردوگاهی های مرحوم نیز به بیان خاطراتی در این مورد پرداختند.

مرحوم عزیزالله قنواتی جمعی گردان سوم از تیپ امام حسن علیه السلام بود که در عملیات خیبر به اسارت دشمن درآمد و پس از قریب به هفت سال اسارت در شهریور ماه سال 1369 به آغوش خانواده برگشت. ایشان از کارگران شاغل در پتروشیمی ماهشهر بود که در مسیر خانه به محل کار براثر بی احتیاطی یک راننده دچار سانحه شد و در روز 26 تیر ماه سال 1376به جمع دوستان شهیدش پیوست در حالی که سه فرزند کوچک داشت و هنوز در اوج جوانی بود.

خانواده ایشان بعد از این حادثه به بهبهان مهاجرت نمودند . اینک ساکن این شهرستان می باشند.  روح این عزیز سفر کرده شاد و یادش جاودانه باد.

 

 

  • آزاده رزمنده
  • ۰
  • ۰

 قال امیرالمومنین علیه السلام

ان افضل الموت القتل، والذی نفسی بیده لالف ضربه بالسیف اهون علی من میته علی فراش.

حضرت علی علیه السلام فرمود :

 شهادت بهترین مرگ است و سوگند به خدایی که جانم در دست اوست، هزار ضربه شمشیر آسانتر است بر من از مرگ در بستر.

شهید حبیب الله افروزیان تولد 1339 شهادت 1361 خرمشهر

شهید سیروس زری پورتولد 1341 شهادت 1362 مریوان

شهید یدالله ممتدی تولد 1339 شهادت 1360 سوسنگرد

دارالمومنین بهبهان بیش از 1100 شهید تقدیم اسلام و انقلاب نمود

روحشان شاد و یادشان گرامی باد

  • آزاده رزمنده