آزادگان بهبهان

پاک باش و خدمت گزار

آزادگان بهبهان

پاک باش و خدمت گزار

آزادگان بهبهان

اطلاع رسانی مناسبت ها و مراسم های هیات آزادگان بهبهان

  • ۰
  • ۰

محرم در اسارت 3

یاد و خاطره شهید بزرگوار شیخ عبدالکریم بخردیان گرامی باد

 

محرم سال 64

در اواخر شهریور سال 64 دومین محرم در اسارت با حالتی متفاوت از سال گذشته آغاز شد. با توجه به این که عراقی‌ها چند روز قبل از محرم تهدیدات خود را آغاز کرده بودند، بچه‌ها نیز برنامه‌هایی ترتیب دادند تا هم در عزاداری سالار شهیدان شرکت کرده باشند و هم باعث حساسیت دشمن نشوند. لذا مسئولین آسایشگاه‌ها در چند نوبت نسبت به زیاده‌روی و برانگیخته شدن حساسیت دشمن به بچه‌ها هشدار دادند و از همه خواسته شد تا از برنامه‌های هماهنگ اردوگاه استفاده کنند و از تکروی بپرهیزند. درست هنگامی که در حوالی ساعت 10 ماشین ارزاق وارد اردوگاه می‌شد. عراقی‌ها با به صدا درآوردن سوت خود بچه‌ها را برای 20 الی 30 دقیقه در آسایشگاه‌ها نگه می‌داشتند و این موقعیت بسیار خوبی برای عزاداری بود زیرا سربازان دشمن در کنار ماشین بودند و به سراغ آسایشگاه‌ها نمی‌آمدند. اجرای این مراسم که برای اولین بار در اردوگاه اجرا می‌شد در روحیة بچه‌ها تأثیر بسیار زیادی داشت. شیعه در طول تاریخ با عزاداری حسینی زیسته است و با عشق سالار شهیدان روحیة آزادی‌خواهی و حق‌طلبی خود را حفظ کرده است. در آسایشگاه ‌ما آقای فخلعی که بهترین مداح اردوگاه بود با مرثیه‌خوانی و نوحه‌خوانی حال عجیبی به بچه‌ها می‌بخشید. علاوه بر آن به مدت 10 روز از اول محرم تا روز عاشورا هر صبح مراسم خواندن زیارت عاشورا در گوشه‌ای از آسایشگاه برگزار می‌شد و بیشتر بچه‌ها نیز در آن شرکت می‌کردند. در آن مراسم نیز آقای فخلعی به مرثیه‌خوانی می‌پرداخت و آقای علی داورزنی نیز در خواندن زیارت و یا نوحه‌خوانی به ایشان کمک می‌کردند. البته در این 10 یا 12 روز سربازان دشمن نیز بی‌کار نبودند و دائماً با حضور در پشت پنجره‌ها سعی داشتند که مانع برنامه‌های اردوگاه شوند. تعداد زیادی از بچه‌ها در جریان این 10 روز به خاطر عزاداری و گریستن در عزای سالار شهیدان به زندان افتادند یا مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. اما به هر شکلی که بود در این سال عزاداری برگزار شد و چون اولین تجربة ما در اسارت بود برای ما یک موفقیت بزرگ به حساب می‌آمد. سال پیش حتی ما نمی‌توانستیم در زیر پتو گریه کنیم. در محرم سال گذشته هیچ‌گونه مراسم خاصی در اردوگاه برگزار نشد و حتی بسیاری از بچه‌ها به خاطر پوشیدن جوراب‌های سیاه در روز عاشورا و یا گریه کردن انفرادی مورد ضرب و شتم قرارگرفته بودند اما امسال ما دارای تجربة بیشتری بودیم و توانستیم به دور از چشم دشمن تا حد ممکن نسبت به مولای خود ادای احترام کنیم و در عزای خامس آل عبا شرکت نماییم.

 

سال های اسارت اثر محمد جواد اسکافی

 

  • ۰۱/۰۵/۱۳
  • آزاده رزمنده

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی