امرالله صدقی از آزادگان بهبهان در مورد درگیری های خیابانی در شهر بهبهان نیز خاطره ای زیبا داشت که با توجه به سن کمش در آن زمان بسیار جالب توجه به نظر می رسد. او می گفت:« روز هشتم ماه رمضان سال 57 به همراه شهید یدالله گرایمی به طرف مسجد امام جعفر صادق علیه السلام حرکت می کردیم. در آن سال مسجد امام جعفر صادق علیه السلام مرکز تجمعات و سخنرانی های انقلابی علیه رژیم شاه بود. شب قبل هم سخنران اعزامی از قم در این مسجد سخنرانی کرده بود. صبح آن روز نیروهای نظامی به مسجد حمله کرده بودند و ضمن شکستن درب و شیشه هاو پنجره ها اقدام به آتش زدن کتاب ها و توهین به مقدسات کرده بودندوامرالله شاهد عینی تمام ماجرابوده است وایشان می گوید در آن روزشهید گرایمی کتابی را به من داد و خودش بطرف مسجد رفت و لحظاتی بعد تیراندازی آغاز شد. و دقایقی بعد گفتند که یک نفر تیر خورده به دنبال داوطلب می گشتند تا او را از پشت پارکی که روبروی مسجد بود منتقل کنند. چند نفر که ظاهرا سربازی رفته بودند این کار را انجام دادند. یدالله گرایمی که از ناحیه پامجروح شده بود به کمک مردم به روبروی کوچه پشت امام زاده شاه میرعالی حسین منتقل شد و با یک موتور به بیمارستان نمازی(شهید دکتر شهید زاده) منتقل شد اما دوهفته بعد به شهادت رسید. شایعاتی در مورد شهادت ایشان در همان روزها پخش شد. من بعد از شهادت ایشان کتاب و کفش هایش رابه همراه یکی از دوستان به خانه ایشان بردم و امانت را تحویلشان دادم.»
امرالله در آن زمان کلاس اول راهنمایی در مدرسه شاه عباس بود
حتی نگهداشتن چنین خاطره ای هم بسیار جالب بوده چه رسد به اینکه دانش آموزی در آن سن و سال در میدان مبارزه و خطر حاضر باشد